۹ روز گذشته از آن ظهری که صدای هولناک ریزش متروپل همه شهر را پر کرد، می گذرد، هنوز آوار متروپل در خیابان مانده و از آن روز دیگر صدای سنج و دمام قطع نشده است. متروپل؛ ساختمانی عظیم در دل شهرآبادان که قرار بود نگین شهر باشد، ولی حالا به زخمی بدل شده که حالا حالاها جای آن خوب نمی گردد.
به گزارش مدیرسا به نقل از ایسنا، چند روزی است که ساختمان متروپل فرو ریخته و هر روز بر سنگینی و ابعاد فاجعه بار آن افزوده می شود، این روزها برای همه سوال است که چطور بنایی در این ابعاد با چنین کیفیت حداقلی تولید شده و جان و سلامت شهروندان را به خطر می اندازد و چند ده خانواده را داغدار می کند؟ چگونه ممکنست ساختمانی شش طبقه باشد و بعد به یکدفعه چهار طبقه دیگر بر روی آن ساخته شود؟!
وضعیت ساخت متروپل، موضوعی است که نمی توان آنرا تنها پشت سازنده و مالک پنهان کرد چونکه اساسا مجموعه ای از اتفاقات، جریانات و… پشت تولد ساختمان متروپل بوده است. هرچند که حناچی شهردار سابق تهران معتقد می باشد که در زایش چنین ساختمان هایی، برابر نبودن دخل و خرج شهرداری ها، نقش تعیین کننده دارد و این ساختمان های به مانند متروپل زاییده شهرداری های رانتی یا رانتیر هستند.
پیروز حناچی در گفت و گو با ایسنا، با بیان این که در قانون نظام مهندسی وآیین نامه اجرائی آن، ساختمان هایی که مساحت آنها بیش از ۲۰۰۰ متر مربع باشد، با حساسیت بیشتری دنبال می شوند و باید توجه بیشتری به آنها شود، می گوید: حالا اگر این ساختمان جنبه عمومی پیدا کنند؛ یعنی مجتمع تجاری یا مال باشند که جمعیت زیادی روزانه به آن مراجعه کند، طبیعتا از حساسیت بیشتری برخوردارست و برای کنترل کیفیت آنها می بایست توجه ویژه ای صورت گیرد.
وی می افزاید: در این کنترل ویژه که طبق قانون قسمتی از آن در طراحی و نظارت بر اجرا، بر عهده سازمان نظام مهندسی گذاشته شده است و به جهت کنترل مباحث شهرسازی هم مهندس طراح و هم شهرداری وظیفه دارند؛ اما در نهایت شهرداری مسئولیت دارد که نسبت به کنترل ساختمان که درحال ساخت است، نظارت کند؛ البته ممکنست که در میانه راه نظارت عوامل دیگری وجود داشته باشد که مخل این کنترل باشد.
حناچی با تاکید بر این که آبادان از مشکلات کلانشهرها برخوردار نیست؛ اما اساسا به مانند دیگر شهرهای میانی با موضوع دخل و خرج در مدیریت شهری مواجه می باشد، می گوید: بطور معمول هزینه های چنین شهرهایی بیش از درآمد آنهاست و حالا در این میان اگر بخواهیم یک وظیفه اصلی برای شورای شهرها نام ببریم که روح قانون شهرداری ها و قانون تشکیل شوراها هم هست، آن وظیفه، ایجاد تعادل بین هزینه ها و درآمدها در شهرداری است؛ همان موضوعی که تحت عنوان منابع مالی پایدار هم از آن نام می بریم و چون در طول سالهای متمادی، به آن بی توجهی شده، سال به سال این مساله حادتر و حادتر شده است.
متروپل زاییده شهرداری های رانتیر
جلب موافقت شهرداری با بهره گیری از اهرم سرمایه های سنگین و روابط قوی
این استاد دانشگاه ادامه می دهد: مصداق وضعیت شهرداری های شهرهای کوچک و میانی این بیت از سعدی است که می گوید «به احوال آن کس بباید گریست/ که دخلش بود نوزده و خرج بیست»؛ پس طبیعی است که اگر این مشکل را حل نکنیم باردیگر با مواردی مانند متروپل مواجه می شویم؛ یعنی شهردار منتظر است که کسی از در وارد شود و بگوید چنین مجوزی می خواهد و آن مجوز لزوما با طرح های تفصیلی و طرح های جامع و طرح هایی که برای شهر تعیین کرده و در شورای عالی شهرسازی تصویب می نماییم، همخوانی ندارد و در چنین شرایطی برای عبور از ضوابط و عدول از آن، پول های سنگینی از مالکین گرفته می شود که این کار شهرداری تولید رانت خواهدنمود و اینطور شهرداریها را “رانتیر یا تولید کننده رانت” می گذاریم.
حناچی با اعلان اینکه طبیعی است که نمی توان همه پلاک ها و پارسل های موجود شهر آبادان را مانند متروپل افزایش تراکم داد، می افزاید: اصلی ترین وظیفه اعضای شورای شهر، ایجاد تعادل بین ردیف های درآمدی شهر با هزینه های آنست والبته ایده آل این است که ردیف های درآمدی از محل های سالم و پایدار تامین گردد و نه به هر قیمتی؛ پس از آنجائیکه این اتفاق نمی افتد و چنین کنترلی صورت نمی گیرد و چنین حسابکشی از شهرداری ها صورت نمی گیرد و یا کمتر صورت می گیرد، به مرور، مدیریت شهری تبدیل به قطاری می شود که از ریل خارج شده و در راه انحرافی حرکت می کند؛ این در حالیست که مدیریت شهری و شهرداریها باید حافظ منافع شهروندان باشد، ولی به دلیلهای ذکر شده، در بعضی موارد، ماموریت هایش را برعکس انجام می دهد و تصمیماتی می گیرد که به سود منافع شهروندان نیست.
جلب موافقت شهرداری های رانتیر، با بهره گیری از اهرم سرمایه های سنگین و روابط قوی محقق می شود
شهردار سابق تهران با تاکید بر این که وضعیت نابسامان درآمد و هزینه در نظام مدیریت شهری و بی توجهی به این مساله آنها را به شهرداری های رانتیر تبدیل نموده است و یا خواهد کرد، گفتادامه می دهد: در چنین وضعیتی این امکان به وجود می آید که شهرداری ها در جریان زد و بند با مالکین و کسانی که سرمایه های درشتی دارند و بطور معمول ارتباطات سیاسی خوبی هم دارند و قادرند از ابزارهایی مثل کمک به خیریه ها، نظر مسئولین استان را هم جلب کنند، مجوزهایی را صادر کنند که صدورشان بطور طبیعی برای شهروندان عادی امکان پذیر نیست؛ دقیقا مشابه آنچه ما در پروژهای مشابه شاهدش بوده ایم.
وی با اعلان اینکه جلب موافقت شهرداری های رانتیر، با بهره گیری از اهرم سرمایه های سنگین و روابط قوی محقق می شود، اظهار داشت: بطور طبیعی برای تمام افراد جامعه و به خصوص برای کسانی که سرمایه های کلان و روابط قوی دارند، نیازمند ذره بین دقیق نظارتی هستیم تا اطمینان پیدا نماییم که این سرمایه مالی کلان و روابط قوی، منجر به تخلفات سنگین نمی شود؛ چونکه وقتی می گوییم در کنترل حاکمیتی همه آحاد مردم ایران با هم برابرند، نمی توان انتظار داشت با ۲ متر خلافی یک پلاک کوچک برخورد شود ولی با تخلفات سنگین مالکان قدرتمند هیچ برخوردی نشود.
در دوران کسری بودجه، «اسکناس» در مدیریت شهری، «تراکم» استحناچی با تاکید بر ضرورت برنامه ریزی دقیق برای متعادل کردن دخل و خرج مدیریت شهری بمنظور جلوگیری از شکل گیری فساد می گوید: این مشکل تنها برای شهرداری آبادان نبوده و نیست و ممکنست در شهرداری دیگر شهرها نیز رخ دهد. شما ببینید، سازنده های بزرگ در شهرها می دانند که شب عید، شهرداری ها می خواهند به تسویه حساب خود با پیمانکارانشان بپردازند و بودجه و پول کافی ندارند؛ خب در چنین شرایطی امکان دارد هر اتفاقی در شهرداری بیافتد و ممکنست در این شرایط شهرداری ها با هر چیزی در ازای تامین نقدینگی و پول بمنظور پرداخت دیون شان موافقت کنند و این همان نقطه بسیار خطرناکست.
وی با اعلان اینکه در موضوع کسر بودجه، «اسکناس» در مدیریت شهری، «تراکم» است اظهار می کند: اگر بخواهیم زیربنایی عمل نماییم باید تعادل را به شهرهایمان برگردانیم. اگر شهرداری ها گرفتار کسری بودجه شوند و دخل و خرجشان با هم جور نباشد تراکم و همه ارزشهای خودرا می فروشند؛ بجای آنکه هزینه های جاری خودرا کم کنند یا بجای این که بر تعداد پرسنل تمرکز داشته باشند. شما ببینید این وضعیت در بقیه شهرهای ایران هم به همین شکل است و طبیعی است که عدم کنترل و نظارت بر این روند، موجب می شود که در هر دوره بر تعداد این نیروها نیز افزوده شود؛ البته در چند سال اخیر وزارت کشور نسبت به این مساله حساسیت نشان داده ولی کافی نیست و نیازمند حساسیت و دقت بیشتری در این بخش هستیم.
سازنده های بزرگ در شهرها می دانند که شب عید، شهرداری ها می خواهند به تسویه حساب خود با پیمانکارانشان بپردازند و بودجه و پول کافی ندارند؛ خب در چنین شرایطی امکان دارد هر اتفاقی در شهرداری بیافتد
این استاد دانشگاه در مورد شائبه مشارکتی بودن پروژه متروپل با شهرداری آبادان ادامه می دهد: اگر پروژه متروپل مشارکتی هم باشد، شهرداری در یک کار غلط شریک شده است. من همیشه این مثال را می زنم که سه دایره را در نظر بگیرید که هر سه به شکل متعادل همدیگر را قطع کردند و یک مثلث متساوی الاضلاع به وجود می آید که دایره اول حوزه منافع سرمایه گذاران و سرمایه داران است. شهرداری دستگاهی است که همه طرح هایی که اجرا می کند را از محل بودجه خودش اجرا نمی کند و کسانی که سرمایه دارند را تشویق می کند در شهر سرمایه گذاری کنند. بطور معمول اعضای شهر و مدیران شهری تصمیم می گیرند که یک پروژه اجرا شود.
به گفته وی، دایره دوم حوزه منافع تصمیم گیری شورای شهر و مدیران شهری است و تصمیم می گیرند یک پروژه اجرا شود. دایره سوم حوزه منافع عمومی و طولانی مدت شهروندان است. هر جا دو دایره اول با هم همدست می شوند به دایره سوم یعنی حوزه منافع عمومی و طولانی مدت شهروندان توجه نمی گردد و پروژه های نامتعادل در سطح شهر ساخته می شود؛ پروژه هایی که توجیه منطقی ندارند و برای همسایگان ایجاد مزاحمت می کنند و بدیهی ترین حقوق شهروندی را زیر سوال می برند.
شهردار سابق پایتخت با اعلان اینکه اگر موقع دادن مجوز به حوزه سوم توجه نکنند مشکلات زیادی پیش می آید، می گوید: بطورمثال در همین حادثه متروپل می بینید که به آسانی نمی توانستند دستگاه های سنگین را برای آواربرداری یا کمک رسانی به آنجا ببرند و این بافت برای چنین بارگذاری طراحی نشده بود.
حناچی با اعلان اینکه طراحان این پروژه شعار می دادند که می خواهند چهره شهر آبادان را با پروژه های این چنینی تغییر و مدرن کنند، می افزاید: ساختمانی که در نگاه اول دیده می شود این است که پروژه به لحاظ معماری داخلی، وضعیت جذابی دارد؛ ولی وقتی از بیرون نگاه می کنید، می بینید حداکثر بارگذاری روی یک پلاک در منطقه متراکم است. پروژه هایی که می خواهند چهره شهر را عوض کنند اول باید متعادل شوند؛ بطورمثال وقتی چنین بارگذاری سنگینی صورت می گیرد باید حداقل از عرض پیاده رو عقب نشینی کند تا سازه قابل درک باشد. به نظر من این انتفاع حداکثر از زمین موجود است و این برای سازندگان سود دارد. حرف من این نیست که سازندگان سود نبرند، ولی سازندگان نباید به تنهایی سود ببرند و شهر هم بایستی از این قضیه سود ببرد و این مانند یک معادله ریاضی می ماند.
بارگذاری نامتعارف متروپل در برخورد با بافت پیرامونی در تصویر فوق قابل مشاهد است