مدیرسا: کارشناسان مالیاتی در یک نشست اعلام نمودند که گرفتن مالیات بر ثروت شامل مالیات املاک و خودرو های لوکس است که اگر اجرائی شود می تواند موجب کاهش نابرابری و کمک بر اقتصاد کشور باشد.
به گزارش مدیرسا به نقل از مهر، نشست «مالیات بر ثروت؛ مبانی و کارکردها»، توسط اندیشکده اقتصاد مقاومتی و با حضور تعدادی از اساتید و صاحبنظران و فعالان این حوزه در پژوهشکده امور اقتصادی وزارت امور اقتصادی و دارایی برگزار گردید.
این نشست، چهارمین پیش نشست تخصصی از نهمین همایش سالانه اقتصاد مقاومتی بود که در تاریخ ۱ اسفند سالجاری با موضوع «نظام مالیاتی؛ عادلانه و هوشمند» برگزار می شود. در این جلسه ابعاد، الزامات و مهم ترین مسائل در ارتباط با پایه مالیاتی «مالیات بر ثروت» مورد بررسی قرار گرفت.
کاهش نابرابری بوسیله مالیات بر ثروت مسئله روز اقتصاد جهان است
مهدی سرمست کارشناس مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی، در این جلسه یکی از اشکالات در زمینه مالیات بر ثروت را نبود تعریف واحد از آن در میان کارشناسان دانست و اضافه کرد: در ادبیات مالیاتی، تنها مواردی ذیل مالیات بر ثروت جای می گیرد که بر افزایش دارایی اعمال شود. مالیات بر ارث، مالیات سالانه املاک، مالیات بر خانه های خالی و مالیات بر عایدی سرمایه، مالیات بر خالص ثروت، پایه های مالیاتی هستند که ذیل مالیات بر دارایی مطرح می شوند.
وی پرداختن به مسئله کاهش نابرابری بوسیله اعمال پایه های مالیاتی را مسئله روز اقتصاد جهان دانست و اضافه کرد: در ۶۰ سال گذشته نظریات اقتصادی عمدتا یا روی رشد اقتصادی تمرکز داشته است یا روی تورم و در ۳۰ سال گذشته بحث تورم نیز حدودا حل شده و عموم نظریات روی مسئله رشد اقتصادی متمرکز بوده است. اما در سالهای اخیر مسائل جدیدی در زمینه نابرابری اقتصادی نیز مطرح گردیده است و افرادی مثل پیکتی و بلانچارد در این عرصه ها نظریه پردازی کرده اند و راه حل اصلی این اقتصاددانان برای رفع نابرابری وضع مالیات بر ثروت است؛ چونکه مالیات بر درآمد نمی تواند مشکل اصلی را در نابرابری رفع کند و معافیت های مالیاتی در مالیات بر درآمد نیز عمدتا به افراد با درآمد بالا به هدف خوردن می کند.
مالیات بر ثروت به بهبود راندمان در اقتصاد کمک می کند
سرمست مواردی همچون بهبود نابرابری ثروت و افزایش درآمد دولت را از مزایای وضع مالیات بر ثروت دانست و اضافه کرد: هرچند در کشورهای عضو OECD سهم مالیات از کل درآمدهای مالیاتی حدود ۵ تا ۶ درصد است اما این پایه ها سهمی بالای ۹۰ درصد در درآمد دولت های محلی یعنی شهرداری ها دارند. علاوه بر این این پایه های مالیاتی اثرگذاری مثبتی در زمینه تنظیم گری در اقتصاد دارند و بطور مثال مالیات بر زمین از خالی ماندن و بالا استفاده ماندن آن جلوگیری می کند و راندمان را زیاد می کند.
وی اضافه کرد: هم اکنون مالیات بر ارث و مالیات نقل و انتقال سهم اصلی را در مالیات بر ثروت در اقتصاد ایران دارند و درآمد وصولی در این بخش نوسان زیادی در سالهای مختلف داشته است. این درحالیست که لازم است پایه های مالیاتی دیگر نیز در این بخش به شکل جدی مورد توجه قرار بگیرد.
اولویت فعلی، اجرای مالیات بر مجموع درآمد و مالیات بر عایدی سرمایه است
کارشناس مرکز پژوهش های مجلس ضمن انتقاد از وضعیت نامطلوب مالیاتی ستانی در اقتصاد ایران اظهار داشت: ما هنوز نتوانسته ایم مالیات بر مجموع درآمد را که از نظر اجرائی ساده تر است اجرا کنیم؛ ازاین رو به نظر می آید در اجرای سیستم پیچیده مالیات بر ثروت که نیاز به محاسبه خالص ثروت افراد دارد، با مشکلات جدی مواجه شویم. بنابراین به نظر من برای شروع، تمرکز باید روی اعمال مالیات بر عایدی سرمایه و مالیات بر مجموع درآمد باشد و پس از آن می توان به سراغ اجرای مالیات بر ثروت رفت و در آن بخش لازم است از تغییر نرخ های مالیات بر ارث و مالیات املاک لوکس شروع نماییم.
وی ضمن تاکید بر این که تمام اهداف نظام مالیاتی را نمی توان با اعمال یک پایه مالیاتی محقق کرد، اضافه کرد: کوشش برای چنین کاری به پیچیده شدن یک پایه مالیاتی منجر می شود و در اجرا مشکلاتی را بوجود می آورد. در بخش املاک نیز مالیات سالانه املاک بعنوان مالیات بر ثروت مطرح است که اجرای آن نیز با چالش هایی همچون نحوه محاسبه ارزش املاک مواجه می باشد. درباب مالیات بر اراضی بایر و خانه های لوکس این امکان وجود دارد که از ظرفیت شهرداری ها استفاده گردد و طرحی در مجلس به نام تنظیم گری در بازار اجاره در دست بررسی کمیسیون عمران است که در آن این مالیات ها ضمن اصلاح نرخ، به شهرداری ها واگذار می شود ولی در حوزه مالیات بر خانه های خالی شرایط متفاوت می باشد و باید از روش های دیگر برای اجرای آن استفاده گردد.
سیاست های مالی نقطه مغفول اقتصاد ایران
مصطفی جعفری پرور کارشناس شورایعالی مالیاتی، در این جلسه ضمن اشاره به ضرورت تفاوت قائل شدن بین ثروت و دارایی در اعمال پایه های مالیاتی اظهار داشت: این که چرا جایگاه مالیات بر ثروت در اقتصاد ایران آنطور که باید نیست، بیش از هر چیز به نظام مالیاتی ضعیف ما برمی گردد. هر قانونی تصویب می شود در اجرا با ناکارآمدی مواجه می شود. بطور مثال می توان به مالیات بر خانه های لوکس و خودرو های لوکس اشاره نمود که با وجود تصویب هنوز اجرا نشده است. نکته دیگر این که اقتصاددانان و مسئولین کشور عموماً بر سیاست های پولی تمرکز کرده اند و در مقالات سعی شده است از سیاست های پولی برای رفع مشکلات اقتصادی کشور استفاده گردد. درحالیکه سیاست های مالی نیز نقش ویژه ای دارند و انتظار این است که به این حوزه نیز بطور ویژه پرداخته شود. این که در اقتصاد ایران هنوز مالیات بر عایدی سرمایه اجرائی نشده است بسیار جای تعجب دارد که نشان دهنده عدم توجه به سیاست های مالی در اقتصاد ایران است.
وی اضافه کرد: بطور کلی در اقتصاد ایران وضعیت مالیات ستانی مطلوب نمی باشد و ظرفیت گرفتن مالیات به مراتب بیش از مقدار فعلی است. در حال حاضر دهک های متوسط سهم بالایی در پرداخت مالیات دارند و از این جهت عدالت مالیاتی رعایت نمی شود؛ اما من معتقدم اقشار کم درآمد مالیات پرداخت نمی کنند و از سیاست های تامین اجتماعی خوبی بهره می برند.
افزایش نرخ مالیات بر ارث در کاهش شکاف طبقاتی مؤثر است
جعفری پرور درباب راهکارهای بهبود وضعیت گرفتن مالیات بر ثروت در کشور اظهار داشت: نرخ مالیات بر ارث باید به مراتب افزایش پیدا کند و این مسئله می تواند اثرگذاری قابل توجهی در توزیع بهتر منابع در اقتصاد و کاهش شکاف طبقاتی داشته باشد. در عین حال باید توجه داشته باشیم که مالیات بر ثروت بطور کلی باید به دهک های بالای درآمدی به هدف خوردن کند و در غیر اینصورت مطلوب نمی باشد و با مقاومت های اجتماعی مواجه می شود.
وی ضمن تاکید بر ضرورت بهبود وضعیت سیاست گذاری در اقتصاد کشور اظهار داشت: بحث سیاست گذاری باید از اجرا جدا شود و تحت فشار نمایندگان مجلس نباشد. بنابراین سفارش من این است که قسمتی از وزارت اقتصاد وظیفه سیاست گذاری اقتصادی در زمینه هایی همچون مالیات را به عهده بگیرد و اختیارات لازم به آن داده شود.
کارشناس شورایعالی مالیاتی در آخر ظرفیت مالیات ستانی در وضعیت فعلی اقتصاد کشور را محدود عنوان نمود و اضافه کرد: به عقیده من در این شرایط اولویت با پایه ای همچون مالیات بر مجموع درآمد است و پس از آن باید سراغ مالیات هایی همچون مالیات بر خانه های خالی یا مالیات بر ثروت برویم. در اولویت بندی مالیات ها باید به مسائلی همچون ظرفیت سازمان امور مالیاتی بعنوان مجری، زیرساخت های اطلاعاتی موجود و همین طور هزینه و فایده گرفتن هرکدام از پایه های مالیاتی توجه گردد. هرچند معتقدم در میان پایه های مالیات بر ثروت، مواردی مثل مالیات بر املاک و خودرو های لوکس کاملاً قابلیت اجرائی دارد و اجرای آن آسان تر است اما عدم اجرای آن به عزم نداشتن دستگاههای متولی برمی گردد.
وصول پایه های مالیات بر ثروت به مراتب کمتر از حد انتظار است
احمد غفارزاده عضو سابق شورایعالی مالیاتی، در این جلسه در توصیف وضعیت موجود مالیات بر ثروت در اقتصاد ایران اظهار داشت: در سال ۱۴۰۰ در مجموع ۱۴ هزار میلیارد تومان از مجموع ۳۳۶ هزار میلیارد تومان کل درآمد وصولی مالیاتی، سهم مالیات بر ثروت بوده است. ازاین رو سهم مالیات بر ثروت از کل درآمدهای مالیاتی حدود ۴ درصد است که شامل مالیات بر ارث، مالیات اتفاقی و مالیات املاک و خودرو لوکس و مالیات بر خانه های خالی است. البته مالیات وصولی پایه مالیات بر خانه های خالی در سال ۱۴۰۰ حدودا صفر و مالیات بر املاک گران قیمت در مجموع ۱۰۰ میلیون تومان بوده است. ازاین رو مالیات بر ثروت عملاً گرفتن نمی گردد. ما نتوانسته ایم حتی اموال غیرمنقول را شناسایی و از آن مالیات گرفتن نماییم. حتی از خودرو های لوکس که پلاک آنها ثبت شده و صاحبان آنها مشخص است نیز مالیات گرفتن نشده است. ازاین رو در پایه های مالیات بر ثروت تنها مالیات بر ارث و مالیات اتفاقی سهم دارند و دیگر پایه های مالیاتی عملاً گرفتن نمی گردد.
مالیات بر ثروت نیاز امروز اقتصاد ایران
وی ضمن اشاره به این که سهم مالیات بر ثروت در دیگر کشورها نیز حدود ۳ تا ۶ درصد است، اظهار داشت: از این جهت وضعیت ما مشابه سایر کشورهاست ولی دیگر کشورها به علت اعمال مالیات بالا در بخش مالیات بر درآمد، بطور کلی اقبال زیادی به مالیات بر دارایی نشان نداده اند تا انگیزه پس انداز را بالا برند. اما در ایران با وجود این که مالیات بر درآمد به مراتب کمتر از آنچه باید گرفتن می شود، مالیات بر ثروت یا دارایی نیز گرفتن نشده است. در حقیقت به همان اندازه که در گرفتن مالیات بر درآمد از دیگر کشورها عقب هستیم، در گرفتن مالیات بر ثروت نیز عقبیم.
غفار زاده افزود: نکته دیگر این که یکی از اشکالات مالیات بر ثروت در دیگر کشورها اثرگذاری مالیات بر ثروت در خروج سرمایه است. اما در ایران ثروت های انباشته عمدتا از محل رانت بدست آمده اند و اساساً مالیات بر درآمد نداده اند و از این جهت گرفتن مالیات بر ثروت اهمیت دوچندان دارد. نکته دوم این که در کشورهای پیشرفته مالیات بر ثروت را در دوره حرکت به سمت توسعه یافتگی اعمال کرده اند و امروز به علت این که افراد عادی کمتر به سمت انباشت ثروت می روند، این سیاست کمتر مورد توجه قرار می گیرد؛ اما در ایران باید این سیاست به شکل جدی مورد توجه قرار بگیرد. در حقیقت نگاه به مالیات بر ثروت باید به شکل تنظیم گری باشد و اثر درآمدی آن شاید در کوتاه مدت بالا باشد، ولی در ادامه انتظار می رود به رفتار مردم جهت دهد به گونه ای که میزان وصولی آن به مرور کاهش پیدا کند. بطور خلاصه من معتقدم اعمال مالیات بر ثروت به مانند دیگر مالیات های تنظیم گر، در وضعیت فعلی اقتصاد ایران به شدت مورد نیاز است.
دهک های بالای درآمدی هدف اصلی مالیات بر ثروت هستند
وی ضمن اشاره به اهمیت همکاری دستگاههای مختلف اجرائی با سازمان امور مالیاتی به منظور اجرای بهتر پایه های مالیاتی، اظهار داشت: برخی پایه های مالیاتی امروز در اقتصاد ایران وجود دارد ولی به درستی اجرا نمی گردد. بطور مثال در زمان حاضر مالیات بر اراضی بایر وجود دارد ولی اگر از مأموران مالیاتی پرسیده شود می گویند وجود ندارد. در جدول وصول مالیات هم چنین مالیاتی وجود ندارد که دلیل آن اجرا نشدن قانون این پایه مالیاتی است.
عضو سابق شورایعالی مالیاتی دهک های بالای درآمدی را هدف اصلی مالیات بر ثروت دانست و اضافه کرد: در زمینه مالیات بر ثروت، برخی پایه های مالیاتی کاملاً با هدف تنظیم گری اعمال می شوند و برخی نیز ضمن این هدف، اهداف درآمدی را نیز دنبال می کنند. به عقیده من با اجرای صحیح همین پایه های مالیاتی موجود می توان نسبت تولید ناخالص داخلی را به ۱۵ درصد تولید ناخالص ملی برسانیم و دست کم بودجه عمومی دولت را از نفت بی نیاز نماییم. در عین حال تعدادی از پایه های مالیاتی موجود همچون مالیات بر ارث نیازمند تغییر است و بطور خاص باید ضرایب آن افزایش پیدا کند.
بخش املاک باید هدف اصلی وضع مالیات بر ثروت باشد
ناصر یارمحمدیان عضو هیأت علمی دانشگاه هنر اصفهان، در این جلسه اظهار داشت: در بحث مالیات بر ثروت، تعریف مفهوم ثروت خیلی مهم است. در حقیقت دو نوع ثروت داریم، یکی دارایی و دیگری سرمایه. ثروتی که جریان درآمدی می آفریند سرمایه (کپیتال) است و ثروتی که بازدهی ندارد و فریز شده، دارایی (پروپرتی) است. مالیات کارکردهای گوناگون و متفاوتی دارد همچون درآمدزایی و تنظیم گری و توزیع ثروت. در ایران عمدتا به درآمدزایی پایه های مالیاتی توجه می شود و مسائل در ارتباط با تنظیم گری و توزیع ثروت توجه نمی گردد. حتی وقتی از مالیات در خدمت تولید و مالیات هوشمند صحبت می شود، بیشتر مسائل در ارتباط با تنظیم گری و توزیعی مدنظر است.
وی ضمن اشاره به اهمیت گرفتن مالیات از دارایی های فریز شده اظهار داشت: بخش مسکن با اهمیت ترین حوزه برای اعمال مالیات های در ارتباط با دارایی های غیرمولد است. در ایران ۵ نوع مالیات در زمینه املاک مطرح است که عبارتند از نقل و انتقال، ساخت و فروش، اجاره، املاک لوکس و خانه های خالی و تصویب با مالیات بر عایدی سرمایه به ۶ پایه مالیاتی می رسند. اما به عقیده من این ۶ پایه مالیاتی کمتر روی دارایی تمرکز دارند. سهم این مالیات ها از کل درآمدهای مالیاتی حدود ۳ درصد است درحالیکه سهم بخش ساختمان بطور مستقیم و غیر مستقیم، در اقتصاد ایران حدود ۱۲ تا ۱۶ درصد است. ازاین رو این بخش به مراتب کمتر از آنچه باید مالیات پرداخت می کند. معافیت های مالیاتی در این حوزه نقش مهمی دارد و عملاً دولت را از درآمدهای خود محروم کرده است. بطور خاص در مالیات بر اجازه خانه های زیر ۱۵۰ متر در تهران معاف شده اند و این مسئله بدون توجه به خانه های دوم و بالاتر اعمال می شود و بطور مثال اگر فردی یک برج با ۱۰۰ واحد مسکونی زیر ۱۵۰ متر داشته باشد، درآمد حاصل از اجاره آن بطور کامل معاف از مالیات است و این مسئله به هیچ عنوان مطلوب نمی باشد.
مالیات سالانه املاک با اهمیت ترین پایه مالیات بر ثروت است
یارمحمدیان افزود: اصل مالیات بر دارایی که در دنیا اعمال می شود در ایران وجود ندارد. بطور خاص در بخش املاک باید مالیات سالانه بر املاک وضع شود و در آن ارزش ملک به درستی ارزش گذاری شود. این پایه مالیاتی است که به درستی به دارایی افراد در بخش املاک به هدف خوردن می کند و از انباشت ثروت افراد جلوگیری می کند. در ادبیات بخش عمومی قضیه هنری جرج مطرح است که در علم اقتصاد طرفدار دارد و جنبشی با عنوان مالیات منفرد از آن حمایت می کنند. ماجرای این مالیات به قرن ۱۹ میلادی برمیگردد؛ در آن زمان هنری جرج این ایده را مطرح می کند که کالای عمومی که از طرف دولت عرضه می شود رانتی برای مالکان زمین و املاک بوجود می آورد و اساساً تمام ارزش زمین از رانت دولتی حاصل شده است و ازاین رو دولت باید مالیات بر ارزش زمین از مالکان آن گرفتن کند. بر این اساس بهترین حالت ممکن این شرایط است که دولت تامین مالی کل مخارج عرضه کالای عمومی، معادل کل بودجه خودرا از محل مالیات بر قیمت زمین و املاک تامین کند؛ چونکه این پایه مالیاتی هم عادلانه است و هم ضربه ای به تولید نمی زند.
وی تصریح کرد: ازاین رو باید بیشتر به کارکرد توزیعی مالیات ها توجه گردد و سهم مالیات بر دارایی به مراتب افزایش یابد تا ضمن افزایش درآمدهای دولت، مسئله شکاف طبقاتی نیز بهبود پیدا کند. مالیات بر دارایی به این شکل عرضه زمین و مسکن را تحریک کند و در خدمت تولید است و سوداگری را تضعیف می کند، همین طور از احتکار خانه های خالی جلوگیری می کند.
دولت باید با ابزارهای مالیاتی در زمینه مسکن نقش آفرینی کند
عضو هیأت علمی دانشگاه هنر اصفهان تصریح کرد: برخلاف دیگر کشورهای جهان که دولت بیشترین مداخله را در بازار مسکن دارد، در ایران بازار مسکن به کلی رها شده است و نظام مالیاتی در این بخش کمترین کارکرد را دارد. عمده درآمدهای مالیاتی دولت های محلی یا همان شهرداری ها در کشورهای عضو OECD از محل املاک تامین می شود و بطور متوسط سهم این بخش بیش از ۵۰ درصد بوده است. در حالیکه در ایران این بخش مالیاتی ناچیز می پردازد و در درآمدهای شهرداری ها نیز سهم کمی دارد. در گرفتن مالیات بر ثروت در زمینه مسکن لازم است از ظرفیت اشراف اطلاعاتی شهرداری های بیشتر استفاده گردد و آنها نیز از درآمدهای حاصله شریک شوند.
وی در آخر ضمن تاکید بر ضرورت حرکت به سمت نظام مالیات بر مجموع درآمد اشخاص اظهار داشت: در دراز مدت باید به سمت نظام مالیاتی بر دارایی، خصوصاً در بخش املاک حرکت نماییم و سازمان امور مالیاتی نیز ضمن اولویت بندی، انرژی خودرا برای مالیات هایی که از نظر درآمدی و تنظیم گری تأثیر کمتری دارند هدر ندهد.
مالیات بر ثروت نقطه مغفول نظام مالیاتی ایران
محمدرضا یزدی زاده عضو سابق شورای راهبردی نظام مالیاتی کشور، در این جلسه اظهار داشت: قرآن صراحتاً و بطور گوناگون اشاره کرده که در اموال شما حق سائل و محروم است؛ در اینجا به اموال اشاره شده نه درآمد و این مسئله با خمس، ذکات یا جزیه متفاوت می باشد و بطور مشخص به مالیات بر ثروت اشاره دارد. این که تصور نماییم قرآن و بطور کلی نظام اقتصادی اسلام به مسئله انباشت ثروت توجه نداشته بسیار دور از انتظار است و بطور خاص درباب مالیات بر ارث احکام بسیار جزئی در دین اسلام مطرح است.
وی اضافه کرد: با این حال، این که چرا مالیات بر ثروت تاکنون در اقتصاد ایران مطرح نشده است به این برمیگردد که سیستم مالیاتی ما یک سیستم منجمد و غیر قابل تغییر است و از پویایی لازم برخوردار نیست. بطور کلی کشورها برای مواجهه با پدیده ها از دو سیاست پولی و مالی استفاده می نمایند. در ایران سیاست پولی به دلایلی همچون فهم ناصحیح بین کارشناسان و مسئولین از سیاست های پولی، بالا بودن حجم اقتصاد زیرزمینی، رواج گسترده شبه پول بجای پول ملی و عدم اثرگذاری سیاست پولی بصورت بخشی، سیاست های پولی فاقد کارایی است و لازم است در این حوزه از سیاست های مالی و بطور خاص وضع پایه های مالیاتی به شکل پویا استفاده گردد. ازاین رو این که به مالیات بر ثروت توجه نشده است، دلیل آن این است که به ریشه های مشکلات اقتصادی کشور توجه نشده است.
اعمال «سیاست پولی» راه حل رفع مشکلات اقتصاد ایران نیست
یزدی زاده در توضیح دلیل عدم کارآمدی سیاست های پولی در رفع مشکلات اساسی اقتصاد ایران افزود: بالابردن سود سپرده برای کنترل تورم مناسب نمی باشد چونکه یک سیاست انبساطی است نه انقباضی. بالا بردن سود سپرده های بانکی به سپرده گذاری بیشتر نزد بانکها منجر می شود و پول موجود در جامعه را با ضریب فزاینده حدود ۹ برابری بافزایش می دهد و بدین سان بجای کاهش تقاضا در اقتصاد، در نهایت تقاضا را زیاد می کند. در حقیقت کارشناسان ما فرق بین نرخ سود سپرده با نرخ سود اوراق قرضه دولتی را نفهمیده اند. موضوع دیگر این که در اقتصاد ایران سهم اقتصاد زیرزمینی بسیار بالاست و از نظر من حجم اقتصاد زیرزمینی حداقل ۴ برابر اقتصاد شفاف و رسمی است. در گزارش رسمی مرکز تحقیقات ارزیابی شده است که حجم اقتصاد زیرزمینی تنها ۴۵ درصد اقتصاد رسمی است درحالیکه این رقم برای کشورهایی مثل اسپانیا مطرح است ولی با واقعیت های اقتصاد ایران همخوانی ندارد. در مقابل آقای پژویان و معمارزاده مطالعاتی داشتند که در آن حجم اقتصاد زیرزمینی در ایران حدود ۳.۸ برابر اقتصاد رسمی ارزیابی شده که به واقعیت نزدیک تر است.
وی اضافه کرد: بطور خاص وقتی شبه پول هایی مثل دلار یا چک در اقتصاد ایران رواج دارد، بطور حتم حجم اقتصاد ایران را می افزایند اما در اقتصاد رسمی و شفاف محاسبه نمی شوند. جایگزینی پول ملی با دلار و طلا به فروپاشی اقتصاد ایران منجر می شود و باید به سرعت برای آن فکر شود. بطور خلاصه سیاست پولی فقط در مورد ریال و اقتصاد شفاف مؤثر است. علاوه بر این مشکلات اقتصاد ایران همچون تورم، ماهیت بخشی دارد و سیاست پولی برای آن کارایی ندارد؛ برای کنترل تورم تقاضا نباید در کل جامعه کاهش پیدا کند، بلکه باید در بعضی بخش ها کاهش پیدا کند که ابزار آن سیاست مالی است.
عضو سابق شورای راهبردی نظام مالیاتی کشور افزود: در ۴۵ سال قبل کشورهای پیشرفته به ندرت از سیاست های پولی برای کنترل تورم و بطور خاص کنترل تورم بخشی بهره برده اند؛ چونکه سیاست مالی قدرتمندی دارند. بطور خاص در کانادا وقتی قیمت ملک افزایش پیدا کرد، بطور ویژه از ابزار مالیاتی بهره برد و بر خریداران خارجی مسکن، مالیات بر ارزش افزوده بالایی اعمال کرد؛ درحالیکه با سیاست پولی امکان کنترل افزایش قیمت ملک ممکن نبود. در ایران نیز در بازارهایی مثل خودرو که با محدودیت عرضه مواجهیم، حتما باید به سراغ مدیریت تقاضا برویم و با ابزارهایی مثل مالیات بر عایدی سرمایه، سوداگران و دلالان را از بازار خارج نماییم.
کاهش اختلاف طبقاتی بدون مالیات بر ثروت ممکن نیست
وی اضافه کرد: اعمال سیاست مالی نیازمند پایه های مالیاتی منعطف و گوناگون است. در دیگر کشورها اعمال سیاست مالی بطور کامل به عهده رییس جمهور است ولی در ایران این سیاست به مجلس شورای اسلامی و برخی دستگاههای دولتی سپرده شده و از انعطاف و پویایی خارج شده است. در ایران شکاف طبقاتی روز به روز افزایش پیدا کرده و تورم نیز به مشکلی مستمر تبدیل گشته است. ولی همچنان از ابزار مهمی همچون مالیات بر ثروت استفاده نشده است که بدون آن امکان کاهش فاصله طبقاتی وجود ندارد.
یزدی زاده مالیات بر ثروت را متفاوت از مالیات بر درآمد دانست و اضافه کرد: در کشورهای پیشرفته امروز مالیات بر درآمد بصورت تصاعدی تا بیش از ۵۰ درصد نیز می رسد و فرار مالیاتی نیز نزدیک به صفر است. ولی در این کشورها نیز نیاز به اعمال مالیات بر ثروت و مالیات بر عایدی سرمایه برای پیشگیری از انباشت بیش از اندازه ثروت مورد توجه قرار گرفته است. در ایران که فرار مالیاتی بالاست و مالیات بر درآمد نیز حداکثر ۲۵ درصد است، نیاز به مالیات بر ثروت و پایه هایی مثل مالیات بر عایدی سرمایه بسیار بالاتر است؛ چونکه متوسط رشد درآمد حاصل از سرمایه بیش از متوسط رشد درآمدهای دیگر است و از این جهت وضع مالیات بر عایدی سرمایه لازمه اقتصاد کشورهاست. اگر دو دهک ثروتمند جامعه را در نظر بگیریم بطور سرانه اگر نفری ۱۰ میلیون تومان بگیریم، ۱.۵ برابر بودجه کشور از محل این مالیات تامین می شود.
هدایت منابع به بخش تولید بدون مالیات بر ثروت شدنی نیست
وی افزود: مالیات بر ثروت کارکردهای زیادی دارد که همچون آنها می توان به بهبود عدالت مالیاتی، افزایش درآمدهای دولت و کنترل تورم در بخش های مختلف اقتصاد کشور اشاره نمود و بنابراین باید بصورت منعطف در اقتصاد اعمال شود. کاهش فاصله طبقاتی و هدایت سرمایه ها به بخش تولید نیز همچون مزایای مهم مالیات بر ثروت است.
عضو سابق شورای راهبردی نظام مالیاتی کشور در آخر اظهار داشت: بطور خاص هم اکنون اقتصاد ایران با مشکل سرمایه گذاری مواجه می باشد و شرایط به نحوی است که افراد صاحب سرمایه بجای سرمایه گذاری در تولید که با ریسک بالا، نقدشوندگی پایین، سود کم و مشکلات جدی در گرفتن مجوزها مواجه می باشد، به سمت سوداگری در بازارهایی مثل ارز و سکه و زمین سوق داده می شوند که ریسک ندارد و سود آن تضمین شده و سود آن نیز به مراتب بیش از تورم است. تنها پایه هایی همچون مالیات بر عایدی سرمایه می تواند این تعادل را به نفع تولید برهم بزند؛ اما لازمه آن تصویب قانون به شکل بازدارنده است، نه این که فقط سود بخش های غیرمولد را مقداری کم کند و بازدارندگی نداشته باشد. بطور خاص نرخ مالیات بر عایدی سرمایه در بازارهایی مثل مسکن و ارز و طلا به مراتب باید از مالیات بخش تولید بالاتر باشد. بحث اراضی شهری راکد نیز بسیار حائز اهمیت می باشد و نرخ مالیات بر این بخش باید به شدت بالا باشد تا بازدارندگی کامل ایجاد نماید.
مالیات بر ثروت نقش ویژه ای در تنظیم گری اقتصاد دارد
محمدجواد توکلی رییس پژوهشکده امور اقتصادی، در این جلسه ضمن تاکید بر اهمیت افزایش درآمدهای مالیاتی و استقلال از نفت در بودجه دولت اظهار داشت: یکی از جنبه های مهم پایه های مالیاتی، اثرهای تنظیمی آن هاست و جنبه درآمدی آنها کمتر است. برای تحقق این مهم باید از پایه های مالیاتی جدید استفاده نماییم که تاکنون در اقتصاد ایران مغفول مانده است. بطور خاص مالیات بر ثروت یا مالیات بر دارایی، در حوزه رفتارسازی خیلی مهم است و جنبه های تنظیم گری آن بیش از جنبه های درآمدی است و باید به آن توجه بیشتری شود.
وی ضمن اشاره به اهمیت توجه به مقوله های عدالت و هوشمندی در مالیات اظهار داشت: در این حوزه حتما باید به جایگاه مالیات در نظام اقتصادی اسلام دقت نماییم. جایگاه مالیات بر ثروت در نظام اقتصادی اسلام، در احکامی همچون خمس، ذکات و جزیه قابل مطالعه است. خمس مالیات بر درآمد است و به صورتی مالیات بر ثروت نیز محسوب می شود؛ چونکه اگر دارایی افراد، مازاد بر مصرف باشد مشمول مالیات می شود. بدین سان در اسلام ابزار خمس با هدف پیشگیری از انباشت ثروت به کار رفته است. ذکات نیز بر مواردی اعمال می شود که می تواند مصداق مالیات بر ثروت باشد. برخی مالیات ها در مقابل خدماتی است که دولت ارائه می دهد و برخی حق سائل و محروم است و جنبه حمایتی دارد. بدین سان خمس و ذکات نمی تواند مانعی بر پرداخت مالیات به دولت باشد.
مالیات بر ثروت منابع مالی را به سمت تولید هدایت می کند
توکلی ضمن اشاره به مزایای گوناگون وضع مالیات بر ثروت در کشور اظهار داشت: یکی از با اهمیت ترین اشکالات در اقتصاد ایران، عدم هدایت منابع به سمت فعالیتهای تولیدی است. قسمتی از این مشکل به سیستم بانکی مربوط است اما اگر بخواهیم سیستم بانکی اصلاح گردد و هدایت منابع به سمت تولید محقق شود، باید ابتدا نظام مالیاتی اصلاح گردد و فعالیتهای غیرمولد از صرفه بیفتد. ازاین رو وضع صحیح مالیات بر ثروت ضمن ایجاد بازدارندگی در انباشت دارایی غیرمولد، منابع را به سمت فعالیتهای تولیدی سوق می دهد.
وی اضافه کرد: نکته مهم دیگر در اعمال پایه های مالیات بر ثروت، تفاوت قائل شدن بین ثروت و دارایی است. این پایه مالیاتی در سالهای اول بیشتر جنبه درآمدی خواهد داشت و در ادامه جنبه های تنظیم گری و رفتارسازی آن بارزتر می شود؛ چونکه مردم متناسب با آن رفتار خودرا تغییر می دهند و از انباشت سرمایه دور می شوند.
نقش مهم شهرداری ها در گرفتن مالیات بر ثروت
رئیس پژوهشکده امور اقتصادی در بخش دیگری از نشست اظهار داشت: شهرداری ها می توانند در گرفتن پایه های مالیاتی در ارتباط با مالیات بر ثروت کمک کننده باشند و سهم خوبی از درآمدهای خودرا از این طریق کسب کنند. ذی فع شدن شهرداری ها در منابع وصولی از این ناحیه و حتی اختصاص تمامی منابع حاصل از آن به شهرداری ها می تواند در این حوزه مناسب باشد. مالیات بر زمین هایی که در محدوده های شهری وجود دارد و امروز بلااستفاده است می تواند اثرات بسیار قابل توجهی بر اقتصاد شهرها داشته باشد؛ خصوصاً اگر با ضرایب بالا مشمول مالیات شود. بطور خاص زمینهای زیادی در محدوده شهرها وجود دارد که مالکین آنها فقط باهدف کسب سود در آینده آنها را بلااستفاده گذاشته اند و بطور مثال باید چنین زمین هایی در طول ۵ سال بطور کامل در مالکیت شهرداری ها در بیایند و بدین سان عرضه زمین در شهرها به شدت افزایش خواهد یافت که می تواند در کنترل نرخها بسیار مؤثر باشد.
وی در آخر اضافه کرد: نکته بسیار مهم این که گرفتن مالیات بر ثروت به تقویت زیرساخت های اقتصادی نیز نیاز دارد و بطور خاص لازم است مواردی مثل کد پستی محل سکونت افراد اهمیت بیشتری پیدا کند و داده های در ارتباط با نقل و انتقال پول نیز به درستی مورد استفاده قرار بگیرد. نکته دیگر در حوزه مسئول تنظیم سیاست های اقتصادی می باشد. هم اکنون ماشین اقتصاد ایران راننده واحد ندارد و اما فرمان آن دست خیلی هاست؛ درحالیکه در تونلی با سرعت بدون شفافیت اطلاعات به پیش می رود. نظام مالیاتی باید با نظام حمایتی هماهنگ باشد و سیاست گذاری آنها در کنار یکدیگر صورت گیرد. قسمتی از مشکلات اجرائی ما در زمینه مالیات نیز به عدم همکاری دیگر دستگاه ها و نبود زیرساخت های اطلاعاتی برمی گردد.
منبع: مدیرسا